اشاره:
قرار بود مطالبی درباره تجربیات اجرایی مسافرت جهادی با هدف « بهبود و رفع مشکلات این حرکت» در اینجا قرار دهیم.
تا کنون درباره معاونت هماهنگی و فرهنگی داخلی بطور جداگانه مختصری در اختیار دوستان قرار دادیم. در ادامه با توجه به اهمیت بحث مالی در این رابطه مختصری آمدهاست. با توجه به مشکلاتی که حدوداً اکثر گروههای جهادی مخصوصاً طی دو سال اخیر با آن مواجه شدهاند اهمیت این موضوع بیشتر نمایان میشود. البته در این مورد نظر بسیار است. قصد دارم بطور جداگانه و به زودی به آن بپردازم. مطلب زیر با کمی تخلیص از اینجا(+) نقل میشود.
مدیرت مالی
مدیریت مالی، در سفر جهادی را باید معطوف به فرآیند برنامهریزی و برآورد مالی اولیه، جذب سرمایه، مصرف بهینه وجوه و گزارش عملکرد مالی دانست. این مراحل باید توسط مدیرمالی انجام گیرند.در این جا یک سری پیشنهاد راجع به مدیریت مالی و اسپانسرها دارم.
کسی که میخواهد کمک کند، دارد پول خرج میکند. هیچ کس هم مثل خود آدم دلش برای پولش نمیسوزد. پس میتواند به بهترین نحو پول را در راه خیر مصرف نماید. در نتیجه یک مرد مقتصد و پولدار که میخواهد رقم درشتی را خرج کند، از همه چیز مهمتر برایش این است که خیالش از مصرف درست پولش راحت باشد.
مهمترین مساله برای کسی که میخواهد کمک مالی بکند، این است که این پول قرار است به چه چیزی تبدیل بشود؟ و توسط چه کسی؟ و در کجا؟ و بر اساس چه برنامهای و ...
بنده جهادی آمدهام و با مسایل آشنا هستم. به گروهی که مسافرت میروند هم آشنا هستم و به مسئولین امر هم اعتماد دارم. ولی کسانی که نیامدهاند و مستقیم نمیشناسند چه؟
مگر کم بوده اند کسانی که با ادعای کار خیر سواستفاده های کلان از احساسات مذهبی و انسانی مردم و متمولین کرده اند؟
ساختار مالی درست، واجبتر از واجب است اگر بخواهیم کارهای بزرگ بکنیم. اگر بخواهیم غیر از دست دراز کردن جلوی کمیته و جهاد، سازمان جوانان و ... و ساختن یک اتاق و طویله و ... کاری بکنیم. کاری که اثرات بیشتری داشته باشد. شما تا ساختار مالی مطمئنی نداشته باشید، نمیتوانید خیال کسی را راحت کنید که پولش درست هزینه می شود. خیلی از سازمانهای بین المللی تامین مالی، حتی اگر یک دولتی ساختار مالی درست نداشته باشد، از دادن وام به آنها خودداری می کند و وام نمیدهد. این برای وام است چه رسد به اعانه و کمک بلاعوض.
سوال را تکرار می کنم. چرا باید یک اسپانسر به شما اطمینان کند؟
چون بارها این کار را کردهایم. چون ما جمع مطمئنی هستیم و کاملاً برای رضای خدا -و نه چشمداشتی به این اموال- کار میکنیم. چون میرویم در محرومترین مناطق کار میکنیم. چون میرویم در جاهایی که نیاز دارند کار میکنیم و این کار نیاز موثری از مردم منطقه را بر می آورد.
از کجا معلوم؟
این را باید در گزارشات خوب تنظیم شده نشان داد.
+ایجاد انگیزه
وقتی گزارش پارسال را می برید برای یک اسپانسر، باید صفحهی اولش تشکر از کسانی باشد که رقمهای درشتی را کمک کردهاند. این فرد اگر قدیمی باشد و قبلاً کمک کرده باشد، به دنبال اسم خودش میگردد و اگر آن اسم را ببیند، احساس این که پولش دود نشده است، به او دست خواهد داد. اگر هم جدید باشد، میبیند که کار خیری که دیگران کردهاند از بین نرفته و اسمشان باقی مانده. و او هم به این ساختار اعتماد خواهد کرد.
شایسته است که تقدیرنامههای زیبا و درشانی برای کسانی که رقمهای درشت کمک کردهاند، فرستاده شود. از قبل و حین کار و بهرهبرداری بعد از کار باید تصاویر و گزارشاتی خاص این اسپانسرها تهیه نمود و برای ایشان ارسال نمود.
حتی الامکان معلوم باشد که پول چه کسی چه بخشی از کار را پیش برده است. مثلاً یک مسجد که 20 میلیون خرج دارد، بالاخره چند میلیونش آهن است. چند میلیونش آجر است و .... اگر شما چیزی نداشته باشید برای گفتن، مثلاً یا 700 هزار کمک می کند یا2 میلیون. ولی اگر معلوم باشد که مثلاً -رقم ها را همین طور الکی می گویم- 5 میلیون تومان آهن دارد.5 میلیون تومان سیمان. 5 میلیون آجر و ... خلاصه اگر این ها خرد بشود؛ انگیزش بیشتری ایجاد میکند که به یک اسپانسر بگویی: حاج آقا شما آهنهای مسجد را بدهید. شاید اصلاً خودش آهن فروش بود یا آشنا داشت خرید و دستور داد حمل کنند. چه بهتر! یا حاج آقا شما آجر بده. و قس علی هذا.
کسانی که توان مالی و علاقه به پرداخت های رقم بالا ر دارند را باید شخصا توسط اشخاص موجه و مسلط به امور جهادی؛ کسی مثل مسئول یا معاونش یا از پیش کسوتان موجه? مراجعه نمود. گزارش داد و توضیحات کافی و علمی و مستدل ارائه کرد. رسیدهای زیبا و معقول تهیه نمود و در ازای دریافت وجوه مزبور، رسید معتبر و مدون داد. اینها مسایلی است که از حیث روانی به یک اسپانسر کمک خواهد کرد.
حتی الامکان ساختار مسافرت معلوم باشد و معلوم باشد که خرج جاری و خورد و خوراک بچهها از محل پول خودشان تامین میشود و مبالغ کمکهای اسپانسر ها مستقیماً خرج پروژهها میشود.